مهرسا جون نفس من و محسنمهرسا جون نفس من و محسن، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات مهرسا

واکسن 2ماهگی

1393/1/23 17:16
664 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شنبه ٢٣فروردین ٩٣ صبح زود مهرسا خانم بیدار کردم که کاراش بکنم ببرم برای واکسن ... قطره استامینوفن دادم تا گلم کمتر درد بکشه.. دخملم کلی خندید من ازش عکس گرفتم بعد اینکه لباسش تنش کردم  همراه بابایی رفتم خانه بهداشت تو راه دخملی خوابید ....رسیدم خانه بهداشت  تازه یادم افتاد شناسنامه دخملی نیاوردم رفتم خونه شناسنامه ات آوردم گلم رو گذاشتم روتخت خانم دکتر ٢تا واکسن بهش زد که جیغ دخملی رفت هوا که بعدش ساکت شد..  برای اینکه قد و وزنش بگیرم رفتم براش پرونده تشکیل دادم که وزن دخملی ٥ کیلو شده قد٥٦... فدات بشم کلی بزرگ شدی...

مهرسا قبل از رفتن به مرکز درمانی

 

 

 

 

مهرسا گلم بعد زدن واکسن

مهرسا بعد خوردن قطره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)